امروزیات/ روزانه های من

افکار خود را به دست ماندگاری میسپارم شاید کسی دید و همدردی کرد....

امروزیات/ روزانه های من

افکار خود را به دست ماندگاری میسپارم شاید کسی دید و همدردی کرد....

امروزیات/ روزانه های من

مینویسم از دلم بر روی لوح زندگی
آن چنین بود و نماند و این چنین خواهد نماند

آخرین مطالب

بیکاری ، کار دست آدم میدهد

چهارشنبه, ۴ اسفند ۱۴۰۰، ۰۵:۴۳ ب.ظ

 

-یک دقیقه بیا اینجا 
+ چیه ؟
- بیا اینو بگیرش 
+ باشه 
به همین راحتی بیکاری ، کار دستمان داد  و ما بدون چون و چرا پذیرفتیم .  اما چه کاری را در دست گرفتیم ؟
اگر از همان ابتدا متوجه خطرات مخوف آن بودم هرگز قبولش نمیکردیم . 
زمانی که بیکار میشویم می افتیم به جان خودمان و کار هایی میکنیم که تنها چند لحظه بعد از آن به خود ، زمین و زمان فحش میدیم که چرا اینکار را کردم .
اما در مواقعی متوجه تاثیر بد آن نیستیم ، میزنیم دل و روده شخصیت خود را در میاوریم و بزور سر هم میکنیم و زمانی میفهمیم چه کردیم که  خرمان وسط گل گیر کرده . بیکاریم و میگوییم که چرا من این شکلی ام باید فلان طور شوم ، از فردا دیگر اینکار را نمیکنم و....
صد درصد که تغییر خوب است اما تغییرات بدون فکر  و یهویی که بیکاری به سرمان انداخته ، دردسر ساز است . باید فکر کرد و مشغول کاری شد .  ببینید تا حالا شده که بیکار باشید و لا به لای آن به سرتان بزند که مویتان را کوتاه کنید ؟ کافی است قیچی اولین برش خود را بزند پشیمانی سرتاسر وجودتان را فرا می گیرد که چرا همچین کاری را کردید آن زمان است که به خود به جامعه به زمین و زمان ، حرف های خوبی نمیزنید و یا به بهانه کمبود حافظه گوشی از سر بیکاری میزنید تمامی عکس هایی که در سفر های چند سال قبل گرفته بودید را حذف میکنید و در اینجا هم حرف های خوبی به خود نمیزنید . پس بیکاری بسیار خطرناک است البته بهتر است بگویم کار هایی که دست آدم میدهد به تنهایی میتواند مسیر زندگی هر کس را به بیراهه ببرد . 
تا حالا به بابا ها دقت کردید بیکار که میشوند امنیت لوازم برقی را به خطر می اندازند و لوازم برقی هم متوجه میشوند لباس شویی دیگر تکان نمیخورد ، صدایی از یخچال بلند نمیشود ، مهتابی قطع و وصل نمیشود ، کنترول تلوزیون با اولین اشاره کار میکند اما دیگر دیر شده اگر واقعا هم مشکلی نداشته باشند به دستان پر فروغ بابا ها می افتند . تنها با چند حرکت مدار و سیم کشی و موتور آن را بیرون میکشند و بعد از ساعت ها بررسی و تئوری پردازی در علم تعمیر شروع به رفع مشکل فرضی میکنند . مدتی که میگذرد غیبشان میزند . نه خبری از بابا هاست نه خبری از وسیله برقی ، وقتی هم که سر و کله بابا ها پیدا میشود وسیله برقی ای در کارنیست و زمانی که پیگیرش میشودی  ، میشنوی که دو روز دیگر از زیر دست تعمیرکار محل بیرون می آید . خوبی به جان لوازم برقی افتادن این است که بابا ها متوجه شده اند که تصمیمات یهویی در زمان بیکاری خانمان سوز است پس بهتر است لوازم برقی بسوزد تا زار و زندگی . اما ما هم باید بفهمیم که تصمیم سریع در شرایط پیچیده برای بیرون رفتن از بحران با کار های بیکاری فرق دارد . که بسیار کار راحتی است تنها کافیه ببینیم کی به آن موضوع فکر کردیم و چقدر و نتیجه را هم زیر چشم بگیریم آن وقت است که در مسیر ناشناخته ها راحت حرکت نمیکنیم بلکه با فکر و استراتژی وارد صحنه میشیم . اگر بیکاری را عامل مرگ در  سن پایین در نظر بگیریم ، با استراتژی زیستن حتما دلیل طول عمر است ، البته بعد از اینکه سرت تو کار خودت باشه . کلا داشتن هدف و مسیر برای رسیدن به اون ، آدم را از مرگ زودرس نجات میدهد . حالا این مرگ میتواند در آرزو ها باشد یا در زندگی واقعی ، زیاد فرقی نمیکند. بعضی ها در قامت یک مرده دارند زندگی میکنند که ناشی از نداشتن استراتژی  و معنا در زندگی است . در آینده بیشتر درباره استراتژی می نویسم . در کلام آخر هم باید بگویم جای اینکه بیکاری به ما کار دهد ، ما به او کاری دهیم و او را  به دنبال نخود سیاه بفرستیم .شاید پیدا کرد و برایمان آورد ، کسی چه میداند .

 

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی